با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

چلاق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فلج

فونتیک فارسی

cholaagh
اسم صفت
cripple, lame, maimed, game, paralyzed, limping, gimpy

- پس از تصادف چلاق شد.

- After the accident, he became a cripple.

- سگ چلاق تقلا می‌کرد با سه پای باقی‌مانده‌اش راه برود.

- The cripple dog struggled to walk on its three remaining legs.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چلاق

ارجاع به لغت چلاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چلاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چلاق

لغات نزدیک چلاق

پیشنهاد بهبود معانی