با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

چماق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گرز

فونتیک فارسی

chomaagh
اسم
club, mace, staff, bat, cudgel, stave, shillelagh, bludgeon

- روباه توسط روستاییان چماق‌به‌دست احاطه شده بود.

- The fox was beset by farmers wielding clubs.

- چماق‌دار

- macebearer
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چماق

ارجاع به لغت چماق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چماق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چماق

پیشنهاد بهبود معانی