با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کارفرما به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که کارگر استخدام می‌کند

فونتیک فارسی

kaarfarmaa
اسم
employer, manager, management, boss, master, manageress, entrepreneur

- کارگر و کارفرما باید هماهنگ باشند.

- Labor and management should work in harmony.

- کارفرما با کارگرانش غذا خورد.

- The master ate his meal with his laborers.

- کارفرما باید توانایی کارکنان را ارزیابی کند.

- An employer should appraise the ability of his employees.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کارفرما

ارجاع به لغت کارفرما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارفرما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کارفرما

لغات نزدیک کارفرما

پیشنهاد بهبود معانی