با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kaari
effective, mortal, active, efficient
آدم
hard-working
curry, curry powder
potent
مجازی deathblow
potent
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کاری

ارجاع به لغت کاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کاری

پیشنهاد بهبود معانی