با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کاریکاتور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نقاشی انتقادی خنده‌آور

فونتیک فارسی

kaarikaato(oo)r
اسم
هنر caricature, comic, cartoon

- او کاریکاتور خنده‌داری از معلم کشید.

- She drew a funny caricature of the teacher.

- کاریکاتور سیاسی یکی از مؤثرترین ابزار تبلیغ است.

- The political cartoon is one of the most effective organs of propaganda.

- از نظر من، او کاریکاتور غیرمنصفانه‌ای ارائه کرده بود.

- He had unfairly presented a caricature of my views.

- آن‌ها حتی کاریکاتور ملکه‌ی انگلیس را هم چاپ کردند.

- They even printed a caricature of the British Queen.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کاریکاتور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کاریکاتور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کاریکاتور

لغات نزدیک کاریکاتور

پیشنهاد بهبود معانی