امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کاشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

kaashtan
to sow, to plant, to spot, to leave in the lurch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کاشتن

  1. مترادف:
    زراعت غرس کردن فلاحت کشتن نشا کردن نشاندن

ارجاع به لغت کاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کاشتن

لغات نزدیک کاشتن

پیشنهاد بهبود معانی