امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kare
sphere, globe

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
Korea
young(of certain animals)
butter
time, turn
جو شناسی
stratum
shortening
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کره

  1. مترادف:
    چربی روغن
  1. مترادف:
    پینه
  1. مترادف:
    چرک ریم وسخ
  1. مترادف:
    اجبار کراهت گوی نفرت
  1. مترادف:
    بچه نوزاد

ارجاع به لغت کره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کره

لغات نزدیک کره

پیشنهاد بهبود معانی