با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    کفالت به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    سرپرستی، قیمومت

    فونتیک فارسی

    kafaalat/kefaalat
    اسم
    guardianship, bail, stewardship, tutelage

    - به قید کفالت آزاد کردن

    - to free on bail

    - بچه‌ی یتیم تحت کفالت عمویش بود.

    - The orphan was in the guardianship of his uncle.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کفالت

    1. پایندانی، تضمین، تعهد، تقبل، جانشینی، سرپرستی، ضمان، ضمانت، قائم‌مقامی، وصایت، وکالت

    ارجاع به لغت کفالت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کفالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کفالت

    لغات نزدیک کفالت

    پیشنهاد بهبود معانی