با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کوسه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ماهی شکارگر دارای دندان‌های تیز

فونتیک فارسی

koose
اسم
shark

- کوسه با فک‌های باز به سوی شناگر حرکت کرد.

- The shark moved toward the swimmer, jaws agape.

- سپس کوسه ماهی‌ها آغاز کردند به حرکات سریع و زدن سر خود به ته قایق ما

- then the sharks began to move fast and butt the bottom of our boat
مرد بدون ریش و سبیل

فونتیک فارسی

koose
صفت
scraggly, thin-bearded, pertaining to one whose beard is sparse

- ریش کوسه

- a scraggly beard

- هرکی به فکر خویشه، کوسه به فکر ریشه

- each person desires what he is devoid of
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوسه

ارجاع به لغت کوسه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوسه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوسه

لغات نزدیک کوسه

پیشنهاد بهبود معانی