با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کوه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جبل، پشته، کوهستان

فونتیک فارسی

kooh
اسم
mountain, mount, alp, pike, peak

- او با زحمت از کوه بالا رفت.

- He laboured up the mountain.

- پوششی از ابر در اطراف کوه دماوند

- a blanket of clouds around Mount Damavand
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوه

ارجاع به لغت کوه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوه

لغات نزدیک کوه

پیشنهاد بهبود معانی