با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    کوهستان به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    منطقه‌ی پوشیده از کوه

    فونتیک فارسی

    koohestaan
    اسم
    mountains, highland, mountainous area, mountainside

    - آنان به سوی کوهستان رفتند.

    - They headed for the mountains.

    - رانندگی در کوهستان بسیار سخت بود.

    - The drive through the mountains was very difficult.

    - در کوهستان لباس گرم از ضروریات است.

    - Warm clothes are a must in the mountains.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کوهستان

    1. جبل، کوه، کوهسار، کهسار، کهستان

    ارجاع به لغت کوهستان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کوهستان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوهستان

    لغات نزدیک کوهستان

    پیشنهاد بهبود معانی