با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    گرانبها به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    دارای بهای زیاد

    فونتیک فارسی

    geraanbahaa
    صفت
    dear, expensive, pricy, costly, pricey, high-priced, exorbitant

    - او همیشه گرانبهاترین لباس‌ها را می‌خرد.

    - She always buys the most expensive clothes.

    - او از خریدن آن ماشین گرانبها پشیمان شد.

    - She regretted buying the expensive car.
    پرارزش

    فونتیک فارسی

    geraanbahaa
    صفت
    valued, rich, invaluable, valuable, priceless, precious

    - گوهر گرانبها

    - a rich jewel

    - خانه داشت می‌سوخت و وقت برای بیرون بردن فرش‌های گرانبها نبود.

    - The house was burning and there was no time for the salvage of valuable carpets.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد گرانبها

    1. ارجمند، ارزشمند، ارزنده، باارج، باارزش، بهادار، پرارزش، پرقیمت، پرقیمت، ثمین، قیمتی، گران، گرانقدر، گران‌قیمت، گرانمایه، مهم، نفیس ≠ بی‌اهمیت، کم‌بها، کم‌قیمت

    ارجاع به لغت گرانبها

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گرانبها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرانبها

    لغات نزدیک گرانبها

    پیشنهاد بهبود معانی