امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گرسنه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

goro(e)sne
hungry (person)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
بسیار
ravenous
عامیانه peckish
گیاه‌شناسی tare
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرسنه

  1. مترادف:
    جایع گشنه ناشتا
    متضاد:
    سیر
  1. مترادف:
    قحطی‌زده

ارجاع به لغت گرسنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرسنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرسنه

لغات نزدیک گرسنه

پیشنهاد بهبود معانی