امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گرفتاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gereftaari
preoccupation, worry, cares, arrest

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه hassle, headache, hot potato, bind, hang-up
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرفتاری

  1. مترادف:
    ابتلا
    متضاد:
    آزادی رهایی
  1. مترادف:
    اسارت حبس قید
  1. مترادف:
    تعب تنگنا دردسر سختی گیر مخمصه
  1. مترادف:
    اشتغال مشغولیت
  1. مترادف:
    رنج مصیبت
  1. مترادف:
    دلباختگی دلدادگی عاشقی

ارجاع به لغت گرفتاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرفتاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرفتاری

لغات نزدیک گرفتاری

پیشنهاد بهبود معانی