با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

گسل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شکست در پوسته‌ی زمین که باعث جابه‌جایی چینه‌ها می‌شود

فونتیک فارسی

gosal
اسم
زمین‌شناسی fault, cleft, crevasse, fissure

- تصاویر ماهواره‌ای خط گسل و میزان تخریب زلزله‌ی ترکیه را نشان می‌دهد.

- Satellite images reveal fault line and extent of Türkiye quake destruction.

- گسل شمال آناتولی

- North Anatolian Fault

- زمین‌لرزه‌های پی‌درپی در امتداد گسل سن آندریاس رخ داده است.

- Frequent earthquakes have occurred along the San Andreas Fault.
گسلنده، چیزی که چیز دیگری را می‌گسلد

فونتیک فارسی

-gosal
سازه‌ی پیوندی
breaker, tearer

- پیمان‌گسل

- one who breaks an agreement
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گسل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گسل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گسل

لغات نزدیک گسل

پیشنهاد بهبود معانی