با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

گشت و گذار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گردش

فونتیک فارسی

gashto gozaar
اسم
excursion, outing, expedition, tour, sightseeing

- من و خانواده‌ام آخر هفته‌ی گذشته گشت‌گذاری در ساحل داشتیم.

- My family and I went on an excursion to the beach last weekend.

- روز را با گشت‌وگذار در تبریز گذراندم.

- I spent the day sightseeing in Tabriz.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گشت و گذار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گشت و گذار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گشت و گذار

لغات نزدیک گشت و گذار

پیشنهاد بهبود معانی