با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

گل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(عامیانه) گلو، گردن، قسمت بالا

فونتیک فارسی

gal
اسم
neck, throat, upper part

- شتر گردن دراز دارد.

- Camels have long necks.

- گردن بطری

- the neck of a bottle
مخلوط آب و خاک نرم

فونتیک فارسی

gel
اسم
mud, clay

- او سر تا پا از گل پوشیده بود.

- He was covered with mud cap-a-pie.

- ماشینی که رد می‌شد، به من گل پاشید.

- A passing car bespattered me.
(گیاه‌شناسی) اندام زایشی گیاهان گلدار، ورد

فونتیک فارسی

gol
اسم
flower, anth-, antho

- این گیاه گل‌های زیبایی دارد.

- this plant has beautiful flowers.

- لطفا گل‌های این بته را نچینید.

- please, don't pick the flowers of the bush.
(گیاه‌شناسی) گیاهان بوته‌ای کاشته‌شده برای زینت

فونتیک فارسی

gol
اسم
flowering plant, flower

- گل ساقه بلند

- a long-stemmed flower

- گل چیدن

- to pick flowers
بهترین نمونه یا بخش هر چیز

فونتیک فارسی

gol
اسم
best or choice part, good person, likeable person

- برادرش واقعا گل است.

- his brother is really nice.

- او گل سرسبد نویسندگان آن دوره بود.

- He was the foremost writer of that period.
(ورزش) دروازه

فونتیک فارسی

gol
اسم
basket, goal, home, goal line

- جردن جمعاً بیست بار توپ را در حلقه انداخت (بیست گل زد).

- Jordan made a total of twenty baskets.

- به دست آوردن یک پوان، گل زدن (در اثر پرتاب آزاد توپ به داخل حلقه)

- a free throw basket
(ورزش) امتیاز به‌دست‌آمده از وارد کردن توپ در دروازه

فونتیک فارسی

gol
اسم
field goal, score, point

- (در مسابقه و بازی) امتیاز آوردن، (فوتبال و غیره) گل زدن

- score a point/points against/off/over somebody

- گل زدن

- to score a goal
گیاه‌شناسی inflorescence
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گل

ارجاع به لغت گل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گل

لغات نزدیک گل

پیشنهاد بهبود معانی