با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

گمرک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اداره‌ی کنترل ورود و خروج کالا

فونتیک فارسی

gomrok
اسم
customs, customs office, customhouse

- مأمور گمرک

- customs official

- مأموران گمرک به داخل خانه ریختند.

- Customs agents raided the house.
هزینه‌ها و مالیات گمرکی

فونتیک فارسی

gomrok
اسم
customs duties

- باید گمرک آبجو را پرداخت کنیم.

- We had to pay customs duties on the beer.

- از گمرک درآوردن

- to pay the duties
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گمرک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گمرک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گمرک

لغات نزدیک گمرک

پیشنهاد بهبود معانی