با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    گمنام به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    ناشناس، بی‌نام‌ونشان

    فونتیک فارسی

    gomnaam
    صفت
    obscure, unknown, anonymous, unsung, faceless, unheard-of, undiscovered, unheralded

    - او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.

    - He preferred to remain anonymous.

    - آرامگاه مرمرین سرباز گمنام

    - the marble monument of the unknown soldier
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد گمنام

    1. خامل، بی‌نام‌ونشان، غیرمعروف، مجهول، مجهول‌الهویه، ناشناخته، ناشناس ≠ سرشناس، مشهور

    ارجاع به لغت گمنام

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گمنام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گمنام

    لغات نزدیک گمنام

    پیشنهاد بهبود معانی