گندله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gondole
ball, conglomerate, nodal, node, roll, tuft

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
خوراک پزی
dumpling
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گندله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گندله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گندله

لغات نزدیک گندله

پیشنهاد بهبود معانی