امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مخفف گاه

فونتیک فارسی

gah
قید
ادبی sometimes, there are times (when)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- ... گهی لف‌لف خورد گه دانه‌دانه

- ... at times (the camel) munches and at other times it eats slowly

- گه همه اشتباه می‌کنیم.

- We all make mistakes sometimes.
عن، مدفوع

فونتیک فارسی

goh
اسم
feces, excrement, ordure, stool, shit, crap, do, doo-doo, pooh

- گه سگ

- dog excrement

- وقتی در پارک راه می‌رفتیم، روی گه گربه پا گذاشتیم.

- He stepped on cat shit while walking in the park.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گه

  1. مترادف:
    پلیدی سرگین فضله مدفوع نجاست

ارجاع به لغت گه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گه

لغات نزدیک گه

پیشنهاد بهبود معانی