امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گوشمالی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

gooshmaali
castigation, chastisement, discipline, lashing, penalty, punishment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گوشمالی

  1. مترادف:
    تادیب تنبیه سیاست مجازات

ارجاع به لغت گوشمالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوشمالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گوشمالی

لغات نزدیک گوشمالی

پیشنهاد بهبود معانی