با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

یکهو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ناگهان

فونتیک فارسی

yekhõ
قید
bang, all of a sudden, suddenly, all at once, forthwith, abruptly, promptly

- مسیر یکهو به پایان می‌رسد.

- The path ends off abruptly.

- کسی که یکهو جواب می‌دهد، کمی می‌داند.

- Who answers suddenly knows little.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکهو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکهو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یکهو

پیشنهاد بهبود معانی