امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

یکپارچه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

yekpaarche
connected, consistent, conterminous, incorporated, integral, monolith, monolithic, single, united, entirely

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکپارچه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکپارچه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یکپارچه

لغات نزدیک یکپارچه

پیشنهاد بهبود معانی