با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Abettor

əˈbet̬ər əˈbetə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abettors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کمک‌کننده در انجام کار غیرقانونی
- The abettor of a crime also be liable to punishment.
- شریک جرم نیز مشمول مجازات است.
- Difference between attempted crime of an abettor and attempted crime of a single criminal is obvious.
- تفاوت بین معاونت در جرم و مباشرت در جرم واضح است.
noun countable
حقوق معاون جرم، شریک جرم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abettor

  1. noun assistant
    Synonyms: accessory, accomplice, co-conspirator, confederate, cooperator, helper, partner in crime, second, supporter

ارجاع به لغت abettor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abettor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abettor

لغات نزدیک abettor

پیشنهاد بهبود معانی