امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Absolutism

ˈæbsəluːtɪzm ˈæbsəluːtɪzm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    absolutisms

معنی‌ها

noun uncountable
مطلق‌گرایی، حکومت مطلقه، اعتقاد به قادر علی‌الاطلاق (خدا)، طریقه‌ی مطلقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun uncountable
حقوق سیستم سلطنت استبدادی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absolutism

  1. noun A political doctrine advocating the principle of absolute rule
    Synonyms: totalitarianism, authoritarianism, despotism, dictatorship, caesarism, autocracy, monocracy, one-man rule, shogunate, feudalism, stalinism, indentureship, totalism, tyranny, kaiserism, serfhood, villenage
  2. noun A government in which a single leader or party exercises absolute control over all citizens and every aspect of their lives
    Synonyms: tyranny, despotism, autarchy, autocracy, dictatorship, monocracy, disenfranchisement, disfranchisement, feudality

ارجاع به لغت absolutism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absolutism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absolutism

لغات نزدیک absolutism

پیشنهاد بهبود معانی