امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abstraction

æbˈstrækʃən æbˈstrækʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abstractions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable formal
انتزاع، تجرید، آهنجش، امر انتزاعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The poet's words were filled with abstraction.
- کلام شاعر مملو از انتزاع بود.
- The philosopher argued that reality is merely an abstraction.
- فیلسوف استدلال کرد که واقعیت صرفاً امری انتزاعی است.
noun uncountable
برداشت
- The government has implemented strict regulations on the abstraction of water to ensure the sustainability of the river ecosystem.
- حکومت برای تضمین پایداری اکوسیستم رودخانه، مقررات سختگیرانه‌ای را در مورد برداشت آب اجرا کرده است.
- The company's abstraction of water from the lake has been met with criticism from environmental organizations.
- برداشت آب این شرکت از دریاچه با انتقاد سازمان‌های محیط‌زیستی مواجه شده است.
noun uncountable
حواس‌پرتی، پریشان‌حواسی
- The professor's lecture was so boring that it led to abstraction among the students.
- سخنرانی استاد به‌قدری خسته‌کننده بود که منجر به حواس‌پرتی در بین دانشجویان شد.
- She was lost in abstraction, completely unaware of her surroundings.
- او در پریشان‌حواسی غرق شده بود، کاملاً از اطراف خود بی‌خبر بود.
noun
دزدی، عمل دزدیدن
- the abstraction of money from the company's account
- دزدیدن پول از حساب شرکت
- The police were called to investigate the abstraction of valuable artwork from the museum.
- پلیس برای بررسی دزدی آثار هنری ارزشمند از موزه فراخوانده شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abstraction

  1. noun state of being lost in thought
    Synonyms: absorption, aloofness, brooding, cogitation, consideration, contemplation, daydreaming, detachment, engrossment, entrancement, musing, pensiveness, pondering, preoccupation, reflecting, reflection, remoteness, reverie, ruminating, thinking, trance

ارجاع به لغت abstraction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abstraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abstraction

لغات نزدیک abstraction

پیشنهاد بهبود معانی