با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Accountant

əˈkaʊntnt əˈkaʊntnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    accountants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
ذی‌حساب، حسابدار
- certified public accountant
- حسابدار قسم‌خورده
- chief accountant
- رئیس حسابداری، حسابدار ارشد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accountant

  1. noun person who maintains financial accounts of a business
    Synonyms: actuary, analyst, auditor, bookkeeper, calculator, cashier, clerk, comptroller, CPA, examiner, public accountant, reckoner, teller

ارجاع به لغت accountant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accountant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accountant

لغات نزدیک accountant

پیشنهاد بهبود معانی