با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Acerbate

əˈsɜːbɪt əˈsɜːbɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    acerbated
  • شکل سوم:

    acerbated
  • سوم شخص مفرد:

    acerbates
  • وجه وصفی حال:

    acerbating

معنی

verb - transitive
تند و تیز کردن، ترش کردن، تلخ و گس کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acerbate

  1. verb exasperate
    Synonyms: aggravate, annoy, disturb, perturb, provoke, rattle one’s cage

ارجاع به لغت acerbate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acerbate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acerbate

لغات نزدیک acerbate

پیشنهاد بهبود معانی