گذشتهی ساده:
addedشکل سوم:
addedسومشخص مفرد:
addsوجه وصفی حال:
addingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
به حساب آوردن، افزودن بر
سرجمع کردن، به هم افزودن
منطقی بودن، درست درآمدن
معنی دادن
بالغ شدن بر، رسیدن به، حاکی بودن
قابل قبول بودن
قوز بالای قوز شدن، نمک به زخم پاشیدن، شرایط را نسبت به قبل بدتر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «add» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/add