امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adjutant

ˈædʒətənt ˈædʒətənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
یار، کمک، مساعد، یاور، (نظامی) اجودان، معین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adjutant

  1. noun assistant
    Synonyms:
    aide auxiliary helper

ارجاع به لغت adjutant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adjutant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adjutant

لغات نزدیک adjutant

پیشنهاد بهبود معانی