امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adulterate

əˈdʌltəreɪt əˈdʌltəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb verb - transitive
جازن، قلابی، زن آزاده، حرامزاده، چیز تقلبی ساختن (مثل ریختن آب در شیر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- to adulterate milk
- آب در شیر کردن
- Adulterating drugs is a crime.
- افزودن مواد تقلبی به دارو جرم است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adulterate

  1. verb alter or debase, often for profit
    Synonyms:
    alloy amalgamate attenuate blend cheapen commingle contaminate cook corrupt cut defile degrade denature depreciate deteriorate devalue dilute dissolve doctor doctor up falsify impair infiltrate intermix irrigate lace make impure mingle mix phony up plant pollute shave spike taint thin transfuse vitiate water down weaken
    Antonyms:
    clarify clean cleanse distill filter free purify refine

ارجاع به لغت adulterate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adulterate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adulterate

لغات نزدیک adulterate

پیشنهاد بهبود معانی