امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Affable

ˈæfəbl ˈæfəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مهربان، دلجو، خوش‌برخورد، خوش‌خو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an affable old man
- پیرمرد مهربان
- an affable smile
- لبخندی محبت‌آمیز
- His affability was a pretense.
- مهربانی او ساختگی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affable

  1. adjective friendly
    Synonyms:
    amiable amicable approachable benevolent benign breezy civil clubby congenial cordial courteous genial gentle good-humored good-natured gracious kindly mild nice obliging pleasant polite sociable urbane warm
    Antonyms:
    complaining disdainful grouchy grumbling impolite miserable reserved surly unfriendly

ارجاع به لغت affable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affable

لغات نزدیک affable

پیشنهاد بهبود معانی