امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aggress

əˈɡres əˈɡres
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aggressed
  • شکل سوم:

    aggressed
  • سوم‌شخص مفرد:

    aggresses
  • وجه وصفی حال:

    aggressing

معنی

verb - intransitive
نزدیک شدن، نزدیک کردن، حمله کردن (به)، مبادرت کردن (به)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aggress

  1. verb To set upon with violent force
    Synonyms: attack, assail, assault, beset, fall on, go at, have at, sail into, storm, strike, light into, pitch into

ارجاع به لغت aggress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aggress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aggress

لغات نزدیک aggress

پیشنهاد بهبود معانی