با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Agrarian

əˈɡreriən əˈɡreəriən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
زمینی، ملکی
- agrarian reforms
- اصلاحات ارضی
- an agrarian society
- جامعه‌ی وابسته به زمین و کشاورزی، جامعه‌ی روستایی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agrarian

  1. adjective concerning land, farming
    Synonyms: agricultural, natural, peasant, rural, rustic, uncultivated, undomesticated

ارجاع به لغت agrarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agrarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agrarian

لغات نزدیک agrarian

پیشنهاد بهبود معانی