امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Agreeableness

    əˈɡriːəblnəs əˈɡriːəblnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    سازگاری، سازش‌پذیری، توافق‌پذیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The agreeableness of the team members contributed to their successful collaboration.
    - سازگاری اعضای تیم موجب همکاری موفقیت‌آمیز آن‌ها شد.
    - The professor's agreeableness towards his students made him a favorite among the class.
    - سازش‌پذیری استاد نسبت به دانشجویانش باعث محبوبیت او در کلاس شده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد agreeableness

    1. noun The quality of being pleasant and friendly
      Synonyms:
      agreeability amenity affability amiability amiableness congeniality congenialness cordiality cordialness friendliness geniality genialness pleasantness sociability sociableness warmth
      Antonyms:
      disagreeableness

    ارجاع به لغت agreeableness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «agreeableness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agreeableness

    لغات نزدیک agreeableness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return