امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aliquot

American: ˈælɪkwɑːt British: ˈælɪkwɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
(ریاضی) عادکننده، به دو قسمت مساوی تقسیم کردن، کسری( fractional )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aliquot

  1. adjective Designating a part of a number that divides the number evenly and leaves no remainder
    Synonyms:
    algorithmic figural figurate numerary numerative numeric
  1. noun An integer that is an exact divisor of some quantity
    Synonyms:
    aliquot part
    Antonyms:
    aliquant

ارجاع به لغت aliquot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aliquot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aliquot

لغات نزدیک aliquot

پیشنهاد بهبود معانی