امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Allision

əˈlɪʒən əˈlɪʒən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    allisions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تصادم، اصابت، برخورد (برخورد سخت و مخاطره‌آمیز کشتی به جسمی ثابت؛ مانند کشتی دیگری که در حرکت نیست.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The allision of the Titanic with the iceberg remains one of history's most tragic maritime disasters.
- تصادم کشتی تایتانیک با کوه یخ یکی از غم‌انگیزترین بلایای دریایی تاریخ است.
- The captain reported the allision to the maritime authorities immediately.
- ناخدا بلافاصله این برخورد را به مقامات دریایی گزارش داد.
- The investigation found that human error led to the allision between the vessels.
- تحقیقات نشان داد که خطای انسانی منجر به تصادم بین کشتی‌ها شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد allision

  1. noun the act or an instance of a ship striking a stationary object (such as another ship that is not underway)

ارجاع به لغت allision

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «allision» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/allision

لغات نزدیک allision

پیشنهاد بهبود معانی