امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Alumnus

    əˈlʌmnəs əˈlʌmnəs əˈlʌmnəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      alumni

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    فارغ‌التحصیل، دانش‌آموخته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - I am an alumnus of the University of Colorado.
    - من فارغ‌التحصیل دانشگاه کلرادو هستم.
    - the alumni office
    - اداره‌ی امور فارغ‌التحصیلان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد alumnus

    1. noun graduate
      Synonyms: alum, alumna, old grad, postgraduate
      Antonyms: undergraduate

    ارجاع به لغت alumnus

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «alumnus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alumnus

    لغات نزدیک alumnus

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند