امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Am

m / / əm m / / əm m / / əm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb A1
هستم، اول شخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- I am ready
- حاضرم
- seven AM
- ساعت هفت بامداد
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Am) امریسیم، عنصر امریسیم (نماد شیمیایی عنصر Americium) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد am

  1. symbol Modulation of the amplitude of the (radio) carrier wave
    Synonyms:
    americium amplitude modulation atomic number 95
  1. noun A master's degree in arts and sciences
    Synonyms:
    master-of-arts ma Artium Magister
  1. adverb Before noon
    Synonyms:
    ante-meridiem
  1. adjective Before noon
    Synonyms:
    ante-meridiem
  1. noun Amplitude-modulation broadcasting or sound transmission, characterized by the capability of transmitting over long distances and by a moderate to high level of noise and static
    Synonyms:
    fm foreday sideband

ارجاع به لغت am

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «am» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/am

لغات نزدیک am

پیشنهاد بهبود معانی