امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amateurish

ˌæməˈtʊr- / / -ˈtɜːr- ˈæmətərɪʃ / / -tʃʊə- / / -tʃə- ˌæməˈtɜːrɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
آماتوروار، ناشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Their publications are printed amateurishly and in haste.
- نشریات آنان با ناشی‌گری و عجله چاپ می‌شود.
- an amateurish attempt at writing poetry
- کوششی خام‌دستانه در نگارش شعر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amateurish

  1. adjective unprofessional
    Synonyms: bush-league, incompetent, inept, inexperienced, inexpert, insipid, unskilled, untrained

ارجاع به لغت amateurish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amateurish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amateurish

لغات نزدیک amateurish

پیشنهاد بهبود معانی