با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Amatory

ˈæmətɔːri ˈæmətəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
وابسته به عشق (به‌ویژه عشق شهوانی)، شهوت‌انگیز، عشقی
- the amatory poems of Irajmirza
- اشعار عشقی ایرج میرزا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amatory

  1. adjective affectionate, desirous
    Synonyms: admiring, amorous, aphrodisiac, ardent, attracted, devoted, doting, erotic, fervent, fond, languishing, lovesick, loving, passionate, rapturous, romantic, sentimental, tender, wooing, yearning
    Antonyms: hateful, unfriendly

ارجاع به لغت amatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amatory

لغات نزدیک amatory

پیشنهاد بهبود معانی