امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amend

əˈmend əˈmend
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    amended
  • شکل سوم:

    amended
  • سوم‌شخص مفرد:

    amends
  • وجه وصفی حال:

    amending

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
(متن، نوشته، ماده، قانون، سند، حرف یا رفتار را) اصلاح کردن، بهتر کردن، بهبود بخشیدن، ترمیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She smiled, trying to amend her last statement.
- او لبخند زد و سعی کرد آخرین اظهارات خود را اصلاح کند.
- The teacher told a student, "you must amend your ways!"
- معلم به شاگردی گفت: «باید رفتارت را اصلاح کنی!»
- the universal education bill which has been amended twice
- لایحه‌ی آموزش همگانی که تاکنون دو بار اصلاح شده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amend

  1. verb improve, correct
    Synonyms:
    alter ameliorate better change elevate enhance fix help lift make up for mend modify pay one’s dues raise rectify reform remedy repair revise right square
    Antonyms:
    blemish corrupt debase depress harm impair injure mar reduce subtract worsen

Collocations

لغات هم‌خانواده amend

  • verb - transitive
    amend

ارجاع به لغت amend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amend

لغات نزدیک amend

پیشنهاد بهبود معانی