معنی american به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

əˈmerɪkən əˈmerɪkən əˈmerɪkən

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

آمریکایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- American idioms

- اصطلاحات امریکایی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد american

adjective Related to the Western Hemisphere

Synonyms:

hemispheric continental western north-american latin-american south-american central-american pan-american inter-american

adjective Related to the United States of America

Synonyms:

republican constitutional democratic patriotic freedom-loving yankee

noun A citizen of the United States

Synonyms:

citizen of the United States United States national yankee westerner northerner southerner native-american american-english american-indian pioneer yank gringo American language

noun An inhabitant of the Western Hemisphere

Synonyms:

north-american south-american latin-american western

ارجاع به لغت american

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «american» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/american

لغات نزدیک american

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!