با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Anchorman

ˈæŋkərˌmæn ˈæŋkərˌmæn ˈænkəmən ˈænkəmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
(تیم ورزشی) سردسته، رئیس گروه، (دوهای امدادی) دونده‌ی آخر، دونده‌ی ‌عقب‌دار
noun noun plural plural
(گروه‌های خبری) سرخبرگزار، لنگرچی، سرمهره، خواننده‌ی خبر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anchorman

  1. noun A television reporter who coordinates a broadcast to which several correspondents contribute
    Synonyms: anchor, anchorperson

ارجاع به لغت anchorman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anchorman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anchorman

لغات نزدیک anchorman

پیشنهاد بهبود معانی