با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

And

nd / / n nd / / n
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

conjunction A1
و (حرف ربط)
- He cried and shouted.
- او گریه کرد و داد زد.
- He told the news to Ali and Ali laughed.
- خبر را به علی گفت و علی خندید.
- Winter is usually cold and summer warm.
- زمستان معمولاً سرد است و تابستان گرم.
conjunction
و، ضرب منطقی
- a red and white dress
- پیراهن قرمز و سفید
- apples and pears
- سیب و گلابی
conjunction
(عامیانه) که، تا، با
- Try and come today.
- بکوش که امروز بیایی.
- and it came to pass that...
- سپس چنین اتفاق افتاد که...
- six and two equals eight
- شش با دو مساویست با هشت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد and

  1. conjunction in addition to; plus
    Synonyms: along with, also, as a consequence, as well as, furthermore, including, moreover, together with

ارجاع به لغت and

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «and» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/and

لغات نزدیک and

پیشنهاد بهبود معانی