با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Androgynous

ænˈdrɑːdʒnəs ænˈdrɒdʒɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more androgynous
  • صفت عالی:

    most androgynous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دوجنسه، هم زن و هم مرد
- an androgynous creature
- موجود نر ـ ماده
- an androgynous culture
- فرهنگی که در آن فقط جنس نر غالب نیست (فرهنگ نرینه ـ مادینه)
- androgynous clothing
- لباس مردانه ـ زنانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد androgynous

  1. adjective having male and female traits
    Synonyms: bisexual, cross-sexual, epicene, hermaphrodite, trans-sexual, unisexual

ارجاع به لغت androgynous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «androgynous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/androgynous

لغات نزدیک androgynous

پیشنهاد بهبود معانی