امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Anemia

əˈniːmiə əˈniːmiə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی anaemia​ است.

معنی و نمونه‌جمله

noun uncountable
پزشکی کم‌خونی، فقرالدم link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Their political parties suffer from anemia.
- احزاب سیاسی آنان دچار ناپویایی هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anemia

  1. noun A deficiency of red blood cells
    Synonyms:
    anaemia aplastic anemia bloodlessness chlorosis emptiness ariboflavinosis ischemia ashiness cadaverousness erythrocytosis exsanguination fadedness lifelessness goiter greensickness hemoglobinopathy hypochromia leukemia lividness maidism neutropenia osteomalacia osteoporosis pallor pastiness pellagra plasmacytoma polycythemia purpura rachitis sallowness strengthlessness struma xerophthalmia
  1. noun Genus of terrestrial or lithophytic ferns having pinnatifid fronds; chiefly of tropical America
    Synonyms:
    genus Anemia
  1. adjective
    Synonyms:
    anemic ashen bloodless etiolated faint feeble languid lifeless listless livid low lusterless pale pallid sickly wan

ارجاع به لغت anemia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anemia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anemia

لغات نزدیک anemia

پیشنهاد بهبود معانی