با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ankle

ˈæŋkl ˈæŋkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ankles

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1
کالبدشناسی قوزک، قوزک پا
- Parvin fell and sprained her ankle.
- پروین افتاد و مچ پایش ضرب دید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ankle

  1. noun joint between leg and foot
    Synonyms: anklebone, astragalus, bone, talus, tarsus

Collocations

ارجاع به لغت ankle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ankle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ankle

لغات نزدیک ankle

پیشنهاد بهبود معانی