امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Annihilate

əˈnaɪəleɪt əˈnaɪəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    annihilated
  • شکل سوم:

    annihilated
  • سوم‌شخص مفرد:

    annihilates
  • وجه وصفی حال:

    annihilating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
نابود کردن، از بین بردن، خنثی نمودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- An atomic bomb can annihilate a city.
- بمب اتمی می‌تواند شهری را نابود کند.
- People were afraid of the possibility of global annihilation.
- مردم از امکان نابودی جهان واهمه داشتند.
- The result of that action was the complete annihilation of the labor party.
- نتیجه‌ی آن عمل، بی‌اثرسازی کامل حزب کارگر بود.
- to annihilate another's ambition
- بلند پروازی کسی را خنثی کردن
- Their party was annihilated in the recent elections.
- حزب آن‌ها در انتخابات اخیر شکست فاحشی خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد annihilate

  1. verb destroy completely
    Synonyms:
    abate abolish abrogate annul blot out crush decimate demolish do in eradicate erase expunge exterminate extinguish extirpate finish off invalidate liquidate massacre murder negate nullify obliterate quash quell raze root out rub out ruin slaughter take out undo vitiate wipe out wrack wreck
    Antonyms:
    help preserve revive save

ارجاع به لغت annihilate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «annihilate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/annihilate

لغات نزدیک annihilate

پیشنهاد بهبود معانی